آلمان در زمان جنگ جهانی دوم و بعد از آن
از زمان جنگ جهانی دوم، آلمان تلاش زیادی برای جبران جنایات دوره هیتلر انجام داده است. آلمان مدرن تلاش می کند تا منافع ملی خود را با منافع هجوم مهاجران سیاسی و اقتصادی، به ویژه از آفریقای شمالی، ترکیه و آسیای جنوبی که برای زندگی در آلمان به این کشور پناه می آورند تنظیم کند، هر چند که در پی انقلاب های بهار عربی و جنگ داخلی سوریه با ورود بیش از یک میلیون مهاجر به تنش های قومی و صف احزاب سیاسی ملی گرا به ویژه در شرق آلمان، جایی که بیکاری دو برابر غرب است افزوده شده است.
قانون اساسی جمهوری که در سال 1949 توسط آلمان غربی تصویب شد، یک سیستم فدرال ایجاد کرد که اختیارات قابل توجهی از دولت را به ایالت ها (Länder) تشکیل دهنده آن می دهد. قبل از وحدت 11 ایالت در آلمان غربی وجود داشت با الحاق آلمان شرقی، اکنون 16 ایالت در جمهوری متحد وجود دارد. بزرگترین ایالت بایرن و غنی ترین آن بادن-وورتمبرگ و پرجمعیت ترین ایالت نوردراین-وستفالن است.
مواردی با اهمیت ملی، مانند امور دفاعی و امور خارجه، مختص دولت فدرال است. در هر دو سطح ایالت و فدرال، دموکراسی پارلمانی حاکم است. جمهوری فدرال از سال 1955 عضوی از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و یکی از اعضای بنیانگذار جامعه اقتصادی اروپا بود.
بیشتر موفقیت های آلمان پس از جنگ جهانی دوم نتیجه زحمت و از خودگذشتگی مردم آن بوده است، در همین مورد رمان نویس مشهور، گونتر گراس، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1999 ، می گوید: “آلمانی بودن، غیرممکن را ممکن می سازد. این ارادت به سخت کوشی با رفتار و سلوک جمعی ترکیب شده و یک آلمان رو به جلو و متحد را ساخته است.” با این حال افراد برای زندگی در آلمان به روابط دوستانه، اوقات فراغت و همچنین برای فرهنگ آلمانی ها بسیار ارزش قائل هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.